تدبر کردن طبق دستور قرآن بر همه لازم شده است
أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفًا کَثِیرًا ً[۸۲ نساء]
افلم یدبروا القول ام جائهم ما لم یات ابائهم الاولین
کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ [ص ،۲۹]
پس در این شکی نیست که باید در آیات خدا و این کتاب تدبر داشته باشیم و این آیات ، خود به تدبر کردن ترغیب می کند.
معنای تدبر کردن
تدبر کردن یعنی در عواقب امری اندیشیدن و تأمل کردن، در ادبار (به معنای دبر و پشت ها) و عاقبت کارها اندیشه کردن گویند، اما به تدریج معنای ثانوی پیدا کرد و به خود تامل کردن، بدون هیچ قیدی معنا می شود و در قرآن نیز به همین معنا به کار رفته است. عده ای بیان می کنند: منظور از اینکه گفته شده تدبر و اندیشه کنید، مراد این است که این آیات را از آن جهت که آیه و نشانه هایی از خداوند هستند، تأمل و تدبر کنید نه اینکه مفاد و محتوای آیات را بررسی کنید.عده ای دیگر بیان می کنند که مراد این است که در معنا و مفاد آیات تدبر کنید.
از خود آیات به دست می آید که نظر دوم، حرف درستی است: لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ: در آیاتش(مفاهیم) آن بیاندیشند، نه در آیه بودن.
در قرآن، برای آیات قرآن، تفکر بیان نشده است بلکه، تأمل و تدبر به کار رفته است. به نظر می آید معنای ثانویه تدبر که تأمل کردن باشد، تفکر مصدر باب تفعیل «فکر» است.
معنای تفکر و تفاوت آن با تدبر چیست؟
تفکر به معنای “فکر را به کار گرفتن” است و در مورد خلقت آسمان ها و زمین به کار رفته، به طوری که یک جور مبالغه در فکر را بیان می کند.
اما در مورد آیات قرآن تدبر به کار رفته و به نظر می آید که معنایش آن چیزی است که از تفکر حاصل می شود؛ به عبارتی این کلمات گویی با هم مترادف هستند .
تأمل در معانی آیات، در عین اینکه از همه مردم خواسته شده اما مقوله ای است که در عین عمومی بودن، نیازمند یک سری مقدماتی است که در صورت واجب بودن تدبر ابتدا لازم است آن مقدمات تحصیل شود. مثل اینکه بگوییم نماز بخوان و مقدمه آن وضو است. به فرض اینکه در اسلام وضو برای نماز بیان نشده بود و فقط دستور به نماز داشتیم آیا می توان بدون مقدمه وضو، نماز خواند؟!اگر امر به وضو هم نبود، همین امر به نماز، ما را امر به وضو می کند. اگر کاری را دین ما بر ما واجب کرد یا راجحاً از ما خواست یعنی اگر آن کار، مقدماتی داشت، باید مقدمات آن را کسب کرد و انجام نمود.
اگر چه تدبر امری است عمومی اما این حرف دلیل بر این نیست که همه بدون داشتن مقدمه به آن ورود پیدا کنند!
مقوله بهداشت و سلامت یک موضوع کاملا عمومی است اما آیا همه حق دارند در حوزه بهداشت نظر بدهند و اگر هم بخواهند نظر بدهند یا از آنها خواسته باشند باید مقدمات آن را کسب کنند .
در یک کلام می توان گفت که: تدبر کردن در آیات قرآن، در عین اینکه از همه خواسته شده، در عین حال یک مقوله پیش پا افتاده و دم دستی که با چند جلسه و چند ساعت تدریس کردن مقدمات آن، حاصل نمی شود و نمی توان با چند ساعت کلاس رفتن و چند جلد کتاب خواندن به این عرصه وارد شد چرا که این مسیر، مسیر اشتباهی است .به عبارتی اگر کسی تدبر کردن در آیات قرآن را بر خود واجب می داند، نمی شود که همان لحظه بدون داشتن هیچ مقدماتی، کتاب را باز کرده و شروع به تدبر کند، باید مقدمات آن را کسب کند.
اگر فردی مقدمات را ندارد باید کسب کند و یا در خدمت اهل فن سالها تلمّذ کند وگرنه سر از ناکجا آباد در خواهد آورد، آن وقت این قرآنی که می تواند مایه هدایت و شفاء و رحمت باشد اگر از مسیر آن وارد نشویم برای عده ای باعث گمراهی و ضلالت است: وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا می شود.
در یک کلام: تلاش در مسیر غلط ، آدمی را از هدف دورتر می کند. تدبر کردن، کار هر کسی نیست، کار اهلش است که این اهلش لزوماً در افراد خاصی محدود نیست بلکه مال همه است. اما این اشخاص اگر می خواهند تدبر کنند باید وقت بگذارند و مقدمات آن را کسب کنند.
مقدماتی که برای ورود به قرآن لازم است کسب کنیم چیست؟
مقدماتی که برای ورود به تدبر در قرآن لازم است عبارتند از:
۱- آشنایی با زبان عربی (صرف- نحو- بلاغت)
۲- آشنایی با تاریخ و فرهنگ مردم عصر نزول (جاهلیت)
۳- آشنایی با تاریخ صدر اسلام مربوط به نزول قرآن (شأن نزول)
۴- نقش سیاق در فهمیدن قرآن (سیاق چه قدر نقش دارد؟!)
۵- روایات و نقش آن ها در تفسیر قرآن (روایات تفسیری و تأویلی)
۶- خود مفاهیم آیات (عام- خاص- مطلق- مقید) که غفلت از اینها برداشت اشتباه از آیات می دهد.